راهزن خاطره ها
ازهمه جا@@@هرچی که بخوای
سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : مصطفی       

باز هم سلام ببخشید که این مطلب کمی دیر آماده شد. مقدم شما رو به وبلاگم گرامی می دارم و امیدوارم جزو بازدیدکنندگان همیشگی ما باشید. و اما جوک :

طنز

۱- حکیمی زنی بدید که کتابت همی آموخت . گفت : افعی است که سم همی نوشد.
۲- پسری در چاه افتاده بود. پدرش فریاد زد : جایی نری تا من برم طناب بیاورم.
۳- مردی در پشت بام گیر کرده بود. ترکی خواست نجاتش بدهد . طنابی آورد به کمرش بست و محکم آن را کشید!!!
۴- میدونی وقتی خدا دومین سیاه پوست را آفرید چه گفت؟گفت:ااااااااااااااااه اینم که سوخت.

جوک

ناب : به یکی می گن نظرت راجع به زن چیه؟ می گه : نماش که خوبه هالش(حال) هم خوبه فقط حیف پذیراییش بغل دستشوییشه!
۱- آن هنگامی که حضرت ابراهیم می خواست حضرت اسماعیل را قربانی کند از جانب خدا وحی زسید که ای ابی! اسی رو ولش کن شما در مقابل دوربین مخفی قرار دارید.

۲- معین ۲۰۰۵ : یه حلقه ی طلایی اسم تو روش نوشتم بیار تا پاکش کنم ریدی تو سرنوشتم.
۳- بم :  بم زلزله میاد،‌ غضنفر زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!
۴- یکی می گوزه جلو رفققاش ضایع می شه از خدا می خواد اونو ۳۰۰ سال مثل اصحاب کهف بخوابونه. خلاصه بعد از ۳۰۰ سال بلند می شه گرسنش می شه میره نانوایی سکه ای رو به نانوا می ده نانوا می گه : این چیه؟ این که مال عهد جاسم گوزوه!!!
۵- یکی می گوزه یه متر می پره هوا . می گن چی شد؟ می گه هیچی رو دنده بود!!!
۶- یکی می ره ثبت احوال می خواد اسمشو عوض کنه. مامور می رسه اسمت کیه ؟ می گه اکبر ان چهره . مامور می گه خوب حق داری می خوای به چی تغییرش بدی؟ می گه اصغر ان چهره!!!
۷- جنیفر لوپز : یک روزجنیفرلوپزآگهی میده یه شوهر میخوام خوشگل باشه زمین پول و...داشته باشه.ترکه اگهی رومیخونه همه چیزومیفروشه بلیط آمریکامیخره با دسته گل میره.جنیفر ازش میپرسه خونه داری میگه نه پول داری میگه نه پس چی داری میگه من نیومدم خواستگاری اومدم بگم رومن حساب نکنی!!!
۸- به بامشاد می گن زنت حاملست:می گه ای اردل نامرد!!!
۹-
ترک میره نماز جمعه جو می گیرتش موج مکزیکی میره
۱۰-
اصفهانی سوار تاکسی می شه از راننده می پرسه چقدر شد؟ راننده می گه پنج هزار تومن! اصفهانیه می گه : چه خبره همه جا که چهار هزار می گیرن تازه من سه هزار تومن بیشتر همراهم نیست. فعلاْ این دوهزار خدمت شما باشه. یارو می شمره می بینه هزار تومنه
۱۱-
پشت کنکوری ادعای پیغمبری می کرد می گن همین طوری که نمی شه باید بری غار حرا تا جبرئیل به تو نازل شه. اونم می ره و بعد از مدتی با دست و پای خونین و شکسته می یاد. می گن چی شد؟ می گه هیچی . رفتم غار حرا ولی جبرئیل با قطار به طرفم اومد
۱۲-
یکی ادعای پیغمبری می کنه می گن پس کتابت کو؟ می گه فعلاْ جزوه می گم بنویسید تا بعد.
۱۳-
پیرزنه قرص ایکس می خوره می ره وسط خیابون میگه : من ترانه 15 سال دارم
۱۴- پیرزن :باز زنگ خونه ما را زدی اومدی گدایی گدا: پس توقع داشتی بیام خواستگاری !!!




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان