آن روزها : تو و بوسه های داغ . . .
این روزها : من و داغ بوسه ها . . .

می نویسم از تو ای زیبای من / می سرایم از تو ای رویای من
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار / می نویسم بی قرارم بی قرار

میگن تو جهنم چهل تا دختر میارن می چینن جلوت بعد تو باید به تک تکشون یاد بدی چطوری پارک دوبل بزنن !
من رفتم توبه کنم !

یه بغل گل های لاله ، سبدی پر از ستاره
می فرستم واسه عزیزم ، که دلش مثل بهاره . . .

برای پیش تو بودن “ بلیط ” لازم نیست !
مرور قصه ی دل کافی ست . . .

باورم نمی شود

دنیای کوچکم به وسعت عشق♥ تو بزرگ شده است

باورت میشود ؟؟

دنیایم شده جانم گفتنهای گاه و بیگاهت...

نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستجویت برخیزم

تو تمام گمشده ی منی . . .

یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم . . . ؟

دارم تقویم زندگیمو ورق میزنم روزای باتو بودن یه طرف روزای دیگه م برن به جهنم..

گاهی چقدر دلم هوس شیطنت میکند از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت بند آن است که بگویی:مگه دستم بهت نرسه.......

تا آسمان خیال تو چقدر راه است؟دوبال برایم کافیست؟میخواهم در هوای تو به هوای تو اوج بگیرم منتظرم میمانی؟؟؟

گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را

گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن

گـفـت:فــقـط مــن ؟

گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .

عشق یعنی پاک بودن در فساد / آب ماندن در دمای انجماد . . .

دختری پشت یک هزار تومنی نوشته بود:پدرم واسه همین پولی که پیش توست مرا یک شب به دست صاحب خانه مان سپرد.......خدایا چقدر میگیری شب اول قبر قبل از اینکه تو سوا کنی من بپرسم چرا؟؟

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

داشتن یا بدست آوردن کسی آنقدرهم مهم نیست

       هم دیگر را فراموش نکنیم

                   شاید سال ها بعد در گذر جادها

                بی تفاوت از کنارهم آهسته بگذریم

                                  وبگوییم :

                 آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.

 دیگران

 محکومند به فراموشی !

 این را به همه بگو ...!

تا آخر عمرت هم اگه تنها موندی مهم نیست !!!

فقط نذار به جایی برسی که تو آغوش کسی

با یاد کس دیگه ای بخوابی

یادم باشد امشب یعضی آرزوهایم را دم در بگذارم تا رفتگر ببرد........بیچاره او........مابقی را هم نقدا باخود به گور می برم مابقی همان آرزوی با تو بودن است نترس جانکم حتی آرزوی داشتنت را هم به کسی نمی دهم.....

 منتظر هیچ دستی در هیچ

 منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نباش 

 منتظر هیچ دستی در هیچ جای دنیا نباش 

ایــن روزها…”بغــــض” دارم!

غمگین

می روم اما چمدانم را نمی برم …
سنگین است روزهایی که بی تو زندگی کرده ام !

بلافاصله پس از مرگم مرا به خاک نسپارید دوستانم عادت دارند دیر بیاین..

چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو پس چرا نیستی پیشم؟نگاه خیس تو کو؟گوش گوش دوتا گوش یه دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو یادم تو را فراموش چوب چوب یه گردن جایی نری تو بی من دق میکنم میمیرم اگه دور بشی از من دست دست دو تا پا یاد تو مونده اینجا یادت میاد که گفتی بی تو نمیرم هیچ جا.....من من؟یه عاشق همون عاشق سابق ...............عشق وصفابامصطفی یادت نره

بعد از مردنم سرم را جدا کنید بگذارید روی شانه ام شانه ای که سر میخواست سری که شانه میخواست هر دو را برسانید به آرزویشان...

کاش دفتر خاطراتم چراغ جادو بود تا هر وقت از سر دلتنگی به رویش دست میکشیدم تو از درونش با آرزوی من بیرون می آمدی.....

اگر بدانی جایگاهت کجاست مرا باور میکنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم درد مرا درمان میکنی تو عزیزی برایم تو بی نظیری برایم حرف دلم به تو همین است قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم........

این شهر هم رقیبِ من است وقتی تو در هوایِ آن نفس می‌کشی…!

باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم 

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم 

باز باید مواظب اشک هایم باشم

باز همان تظاهر همیشگی ” خوبم … ”

اری صدای شکستن قلبم را میشنوم

و خرد شدن شانه هایم را زیربارغم انتظار احساس میکنم

دیگر نایی برای گریستن ندارم

نه صبری برای تحمل کردن و نه حتی نیرویی برای فریاد زدن

خسته ام