|
راهزن خاطره ها
ازهمه جا@@@هرچی که بخوای
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 13:12 :: نويسنده : مصطفی
عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج
سال نو مبارک
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 13:10 :: نويسنده : مصطفی
خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود و دو لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 13:8 :: نويسنده : مصطفی
بهترین هفت سین زندگی سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور است امسال هفت سین زندگی را برایت آرزومندم
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : مصطفی
خودت گفتی وعده در بهار است
بهار نزدیک و دلم در انتظار است
بهار هر کسی عید است و نوروز
بهار عاشقان دیدار یار است
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 20:35 :: نويسنده : مصطفی
هر که آید گوید:
گریه کن، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است
چند سالی است که من می گریم
در پی تسکینم
ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا
بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 20:30 :: نويسنده : مصطفی
می گویند عشق خدا به همه یکسان است!
ولی من می گویم مرا بیشتر از همه دوست دارد!
وگرنه به همه یکی مثل تو هدیه میداد!!! …
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 20:21 :: نويسنده : مصطفی
عجب رسمیه ، رسم زمونه
خونه مون عیدا ، پر از مهمونه
می رن مهمونا ، از اونا فقط
آشغال میوه ، به جا میمونه !
کجاست اون کیوی ؟ چی شد نارنگی ؟
کجا رفت اون موز ؟ خدا می دونه !
جعبه خالی شیرینی هنوز
گوشهی طاقچه ، پیش گلدونه
عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه
می رن مهمونا ، از اونا فقط
جعبهی خالی ، به جا می مونه !
از بس خونه رو ، به هم می ریزن
آدم مثل خر ، تو گل می مونه
یکی نیست بگه ، خدا وکیلی
جای پوست پسته ، توی قندونه ؟!
قند نصفهی ، عمو جون هنوز
خیس و لهیده ، ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند ، نصف دندونه !
می رن مهمونا ، از اونا فقط
نصفهی دندون ، به جا میمونه !
پستهی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
پرسید زیر لب ، یکی با حسرت :
که از این آجیل ، به غیر از تخمه ، واسه ما بعدها چی چی میمونه ؟
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 19:57 :: نويسنده : مصطفی
روحم میخواهد برود یه گوشه بنشیند...
پشتش را بکند به دنیا...
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید...
من دیگر بازی نمیکنم
خسته ام..
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : مصطفی
زود بگو.....
اجرای کدومشون بهتره؟
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 19:39 :: نويسنده : مصطفی
انصـــافــــــــ نیـستـــــــــ
کــه دنیــا آنقـدر کوچکـــــ باشــد
کــه آدم هــای تکـراری را روزی صـد بـار ببینــی
و آنقـدر بزرگـــــــ باشــد
کــه نتـوانـی آن کسـی را کـه دلتـــــ میـخواهــد،
حتــی یکــــ بـار نبینــــی..
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : مصطفی
پسره به دختری که باهاش دوست بود میگه :
امروز وقت داری بیای خونمون؟
دختره : مامانم نمیذاره
پسره : بگو میخوام برم استخر...
دختره اومد خونه دوست پسرش
پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن، برو تو حموم و موهاتو خیس کن!
وقتی دختره میره حموم، پسره به دوستاش زنگ میزنه . . .
پسره و دوستاش یکی یکی میرن و. . .
این آخری که رفت حموم ، دیدن خیلی دیر کرد ، نه یک ساعت نه دو ساعت ، موند تو حموم...
رفتن تو حمومو یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو باهم زدند و گوشه حموم افتادن و روی دیوار حموم نوشته :
:
نامردا خواهرم بود . . .
دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:, :: 19:32 :: نويسنده : مصطفی
پر سيد به خاطر كي زنده هستي؟
با اينكه دلم مي خواست داد بزنم بگم به خاطر توولي گفتم به خاطر هيچكس!!
پرسيدبه خاطر چي زنده هستي؟
با اينكه دلم مي خواست داد بزنم بگم به خاطر توولي بازهم گفتم به خاطر هيچ چيز!!
من ازش پرسيدم:توبخاطر كي زنده هستي؟
در حالي كه اشك تو چشماش جمع شده بود گفت:به خاطر كسي كه به خاطر هيچكس زنده است!!
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 23:44 :: نويسنده : مصطفی
اگر “او” براي “تو” ساخته شده! … !!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من” براي “تو” ويران شدهام
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 23:28 :: نويسنده : مصطفی
1. یه غضنفر میره تهران میبینه همه استین کوتاه پشیدن میگه پس اینا چجوری دماغشونو پاک می کنن
2. غضنفر میخواد به دختره تیکه بندازه میگه در قلب منی هرگز
3. غضنفر میره پارتی فرداش دوستش میگه دیشب خوش گذشت؟ میگه اره خیلی باحال بود من را هم خیلی تحویل گرفتن اسم یه گل هم روم گذاشته بودن هی می گفتن اسگل باید برقصه اسگل باید برقصه
4. غضنفر و دوستش به تاکسی میگن: آقا 3 نفر تا تجریش چقدر می گیری؟ راننده میگه: شما که 2 نفر هستید! غضنفر میگه: مگه خودت نمی خوای بیای؟
5. قاضی: «چرا دستت را در جیب این آقا کردی؟» متهم: «جناب قاضی! خیال کردم جیب خودم است.» قاضی: «پس چرا پولهایش را برداشتی؟» متهم: «یعنی میفرمایید اختیار جیب خودم را هم ندارم!»
6. یه دفعه یه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود داشتم میمردما!
7. سه تا آبادانی داشتن برای هم خالی میبستند. اولی میگه: من مثل حضرت علی هستم. با یه دست در خیبرو از جا میکنم. دومی میگه: این که چیزی نیست. من مثل حضرت عباسم. با یه ضربه شمشیر 100 نفر رو میکشم. سومی چیزی نمیگه و زل می زنه به دریا و ساکت میشینه. دوستاش میگن: کا... چرا چیزی نمیگی؟ میگه: تا حالا دیدی خدا حرف بزنه؟
8. یه روز یه مرده پشت موتور گازی نشسته بوده و هی از یه بنز جلو میزده... راننده بنز عصبانی میشه و میزنه کنار و به موتوری میگه: آقا تو چطور از من جلو میزدی؟ مرده میگه: ببخشید... کش شلوارم به آینه بغل شما گیر کرده بود!
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 23:40 :: نويسنده : مصطفی
دلم تنگه!!
دلم تنگ شده برا روزایی که:
شبا اس میدادی: "مال خودمی"
روزی بیس بار اس میدادی: "دوستت دارم"
وقتی قهر میکردم، قبل از اینکه بخوابی اس میدادی: "آشتی نکردیماااااا"
دلم تنگ شده.....
واسه تو......
واسه حرفات....
واسه همه ی اون روزا....
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 21:47 :: نويسنده : مصطفی
ﮐـﺎﺵ ﻣـﯽ ﻓـﻬـﻤﯿـﺪﯼ
ﻗـﻬـﺮ ﻣﯿـﮑﻨﻢ
ﺗـﺎ ﺩﺳـﺘـﻤﻮ ﻣـﺤـﮑﻤﺘﺮ ﺑﮕﯿـﺮﯼ ﻭ ﺑـﻠـﻨـﺪﺗـﺮ
ﺑـﮕـﯽ
ﺑـﻤﻮﻥ ...
ﻧـﻪ ﺍﯾـﻨـﮑـﻪ ﺷـﻮﻧـﻪ ﺑـﺎﻻ ﺑــﻨـﺪﺍﺯﯼ ﻭ ﺁﺭﻭﻡ
ﺑـﮕـﻰ
ﻫـﺮ ﻃﻮﺭ ﺭﺍﺣـﺘـﻰ. . . .!
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 21:28 :: نويسنده : مصطفی
درسی از یک دوست:
مرد باید
وقتی مخاطبش عصبانیه , ناراحته , میخواد داد بزنه
وایسه روبروش بگه
تو چشام نیگا کن , بهت میگم تو چشام نیگا کن
حالا داد بزن , بگو از چی ناراحتی
بعد مخاطب داد بزنه , گله کنه , فریاد بکشه , گریه کنه
حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو بغله مرد
آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه
همونجا باید بغلش کنه
نذاره تنها باشه
حرف نزنه ها , توضیح نده ها
کل کل نکنه ها , توجیه نکنه ها
فقط نذاره احساس کنه تنهاست
مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت ثابت کنه
با بغلش
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : مصطفی
۵ تا از بزرگترین کلمات : من نمیخوام از دستت بدم.
۴ تا از دوست داشتنی ترین کلمات : تو برام مهم هستی.
۳ تا کلمه ی شیرین : تورو تحسین میکنم.
۲ تا کلمه ی شگفت انگیز : دلتنگت هستم.
۱ کلمه که از همه مهمتره : “تو”[که می دانی بیادتم]
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 20:1 :: نويسنده : مصطفی
همیشه تو مدرسه یاد میدن ۱ سال ۱۲ ماه – – – ۱ ماه ۴ هفتس – – – ۱ هفته ۷ روز – – – ۱ روز ۲۴ ساعت- – – ۱ ساعت ۶۰ دقیقس – – – …ولی کسی بهم نگفت ۱ دقیقه بدون تو
مثل ۱۰۰۰ ساله ….
دوسسسسسسسسسسسست دارمممممممممممممممممممممم
♥♥♥ ♥♥♥
♥ ♥♥♥♥♥ ♥
♥ ♥
♥ ♥
♥ ♥
♥
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:45 :: نويسنده : مصطفی
.
چنین گفت زرتشت:
” که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی”
پس تو نیز چنین کن
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان
آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم زردی خاطرات بد را به آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم.
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 19:38 :: نويسنده : مصطفی
یازده ماه گذشت
بعضیا دلشون شکست
بعضیا دل شکوندن
خیلیا عاشق شدن
خیلیا تنها
خیلیا از بینمون رفتن
خیلیا به دنیا اومدن
گریه کردیم
خندیدیم
زندگی بر خلاف آرزوهامون گذشت
تقریبا 3 روز مونده
3 روز از تمام این اتفاقا . . . سال نو در پیش داریم
چه خوبه
بدی ها رو فراموش کنیم . . .
وخوبی ها رو به خاطر بسپاریم..............ییشاییش عید همه ی عزیزان مبارک
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 23:12 :: نويسنده : مصطفی
خوش امدید WelCome
|
|
Səlam Ulsın Bütün Ürəki Sınıq Sevənlərə
سلام به همه عاشقان دل شکسته و همه مهمانان وبلاگم
♥♥♥♥♥♥♥
Hasret kapımda nöbetler tutuyor. Sevgilim uzak bir şehirde gözlerim onu arıyor...
♥
|
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 7:55 :: نويسنده : مصطفی
روزهای سختی رو میگذرونم...
وقتی که نیستی همه چیز تنگ میشود
نفسم
دنیایم
دلم. . .
پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, :: 7:36 :: نويسنده : مصطفی
یه وقتایی....
یه وقتایی
یه روزایی
یه جاهایی
دلم میگیره....
نصیحتم نکن،یه شونه باش!
واسه تکیه....
یه وقتایی
یه روزایی
یه جاهایی
خیلی داغون میشم....
حالیته
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 17:3 :: نويسنده : مصطفی
به به ای خانم قشنگ و ملوس
که قدم میزنی به مثل عروس
ای که در پیش آینه با تاپ
کردهای یک دو ساعتی میک آپ
روی اجزای صورتت یک یک
ریمل وسایه و رژ و پنکک
شدهای – چشم خواهری! – خوشگل
میبری از بزرگ و کوچک دل
می شود بند عفت از این ناز
چون کمربند سبز تهران، باز!
نگو اصلا که: "ذاتا این مدلم"
خودم اینکارهام عزیز دلم
من که این قدر خویشتن دارم
باز، دیوانه میشوم دارم!
که اگر موجبات ننگی تو
پس چرا این قدر قشنگی تو؟!
خواهرم توی این بریز و بپاش
تا حدودی به فکر ما هم باش
پیش خود فکر کن که مرد غریب
گر ببیند تو را به این ترتیب
از لبش آب راه میافتد
طفلکی در گناه میافتد
من خودم بی خیال دنیاشم
نه که منظور من خودم باشم
مشکل از سوی جوجه کفترهاست
غصهام معضل جوانترهاست
که به یک جلوه ی زن از مریخ
خل و دیوانه میشوند از بیخ
رشته را میکنند هی پنبه
بس که ناواردند و بی جنبه
ما که داریم خانهای در بست
_تازه ویلای دوستان هم هست!_
غالبا عصرها همانجایم
هفتهای یک دو روز تنهایم
الغرض این از این همین دیگر
روسری را جلو بکش خواهر!
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : مصطفی
از خواص فوق العاده کشمش چه میدانید ؟
کشمش، میوهای خشک و مغذی است و مانند دیگر خشکبارها در تمام سال یافت میشود.
به گزارش ایسنا، متخصصان تغذیه تاکید دارند که کشمش، یک غذای پر انرژی، کم چرب و کم سدیم است و برای افرادی که رژیمهای کم سدیم را باید رعایت کنند، بسیار مفید است.
به گزارش سایت اینترنتی هلث دی نیوز، کشمش در عین حال برای سلامت استخوانها و جلوگیری از پوکی استخوان نقش مهمی را بر عهده دارد، به همین دلیل مصرف آن برای زنان قبل از یائسگی بسیار مفید است.
کشمش با وجودی که شیرین و چسبناک است اما بر دندان اثر مخربی ندارد و باعث خرابی دندان نمیشود، حتی میتوان گفت این میوه خشک از فساد دندان جلوگیری میکند. بنابراین کشمش برای سلامت دندان و لثه بسیار مفید است. این خشکبار خوشمزه دارای خاصیت آنتی اکسیدانی بالا است و از تخریب سلولی جلوگیری میکند.
کشمش منبع مفیدی از ویتامینها و عناصر مغذی بدن است. عناصر و ویتامینهایی همچون آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامین ب در کشمش موجود است. دیگر ماده مغذی موجود در کشمش آهن به میزان زیاد است. کشمش، منبع خوب فیبر، آنتی اکسیدان و همچنین منبع خوب انرژی است و فیبر باعث جلوگیری از سرطان کولون، کمک در جلوگیری از رشد غیر معمول سلولها، بیماریها و همچنین کنترل قند خون میشود.
این میوه خشک باعث عملکرد صحیح رگهای بدن میشود، مقدار چربی غذا را کم میکند و مقدار فیبر و آهن را افزایش داده و مقدار سدیم را کاهش میدهد. کشمش همچنین از سرطان جلوگیری میکند.
به گزارش ایسنا، کشمش میزان LDL یا کلسترول بد را در خون کم میکند و باعث کاهش بیماری قلبی میشود.
روانشناسان نیز ادعا میکنند که کشمش موجب کاهش استرس میشود. کشمش یک خوشبو کننده مفید برای دهان بوده، برای سلامتی چشم نیز مفید است، باعث تقویت اعصاب میشود، سستی و رخوت را از بدن دور می کند، خشم را از شما دور میکند. کشمش موجب از بین رفتن آب اضافی بدن میشود، منبع خوب ویتامین د و هورمون استروژن است و بالاخره اینکه اسپاسم یا گرفتگی عضلانی را کم میکند
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 10:44 :: نويسنده : مصطفی
سوختن
|
|
سوختنم را دیدی و خندیدی
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
|
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 10:36 :: نويسنده : مصطفی
ک شبی مجنون نمازش را شکست
بــی وضــــو در کوچـــه لیلا نشســـت
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فــــارغ از جـــام الــستــش کــــرده بــــود
ســجـده ای زد بـــر لــــب درگــاه او
پــــُر ز لـــیلــا شـــــد دل پـــــر آه او
گـــفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بــــر صلیب عـــشق دارم کرده ای
جـــــام لیلا را به دسـتـم داده ای
وندر این بازی شــکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیـلاســـــت آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم نکن
من کـــه مجنونم تو مــــجنونم نــکن
مــــرد ایــــن بـــازیــچـه دیگر نیستم
این تو و لـــیلای تو... مــــن نیستم
گــــفت ای دیــوانه لــیلایــــــت منم
در رگ پنهان و پـــیــدایـــت منـــــم
ســــالها بــــا جــــور لیلا ســـاختی
من کنارت بـــــودم و نـــشناخـــتی
عــشق لــــیلا در دلـــت انـــداختم
صد قمــــار عشق یکجا بـــاخـــتم
کـــــردمـــت آواره صــــحرا نـــــشد
گفتم عاقل می شوی اما نــشد
سوختم در حسرت یک یـا ربــت
غیر لیلا بــــــر نــــیــامد از لــبت
روز و شب او را صـــدا کردی ولی
دیدم امشب با مـنی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر می زنی
در حــــــریم خانه ام در می زنی
حــــال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بی قرارت کرده بود
مرد راهش بـــاش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : مصطفی
زغال قليونتيم ، بكش خاكستر شيم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زغال قليونتم رفيق! ميسوزم تا بسازمت!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سوزن رفاقت در تيوپ قلبم فرو رفت و گفت: فييييييييييس
تازه فهميدم پنچرتم رفيق!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پدال دنده موتورتيم با پا بزن تو سرمونو خلاصمون كن!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به لوتي ميگم : آب بده دريا ميده ، ميگم گل بده گلستان ميده ، ميگم معرفت و دوستي بده همش شماره تو رو ميده !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آب دماغتيم…آنتي هيستامين بخور ، فنا شيم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بند كفشتيم گره بزن خفه شيم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
كِش ِتنبونتيم ، ولم كني آبروم رفته
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زنگ در خونتم هر كس تو رو بخواد بايد منو بزنه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تريپ مرام : كلنگتم عمله !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سلامي به گرمي آش رشته كه با پيازداغ روش نوشته :
“مرامت منو كشته“
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ميگن: نارنگي چون پوستش زود كنده ميشه،
پيش مرگ همه ي ميوه هاست !
نارنگيتيم هلو !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ديروز روز جهاني آوارگان بود، توقع داشتم يه تشكر خشك و خالي از ما ميكردي كه يه عمريه آوارتيم !!!
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 9:14 :: نويسنده : مصطفی
اشکهایم که سرازیر میشوند......
دیری نمی پایدکه قندیل می بندد...
عجیب سرد است هوای نبودنت
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : مصطفی
از جداییمان به هرکس حرف زدم حق را به من دادند
اما چه فایده اینها نمیدانند من حق را نمی خواهم
حق که برای من " تو " نمیشود
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 9:6 :: نويسنده : مصطفی
حلالم کن دارم میرم
چقدراین لحظه دلگیره
گناهی گردن مانیست
همش تقصیر تقدیره
...
شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, :: 8:27 :: نويسنده : مصطفی
کد آهنگ پیشواز آلبوم دلت با منه از محمد علیزاده
برگرد 3315491
هم دنیاس 331549۲
دل بی تو غم زده 3315497
خیلی برام عزیز خاطرت 3315495
سرزنش 3315507
تو رو می خواستم 3315496
دلت با منه(ازم دوری) 3315493
شهر باران 3315494
جمعه 18 اسفند 1391برچسب:, :: 22:38 :: نويسنده : مصطفی
""""""""""""""""""""""""""""""""
دلم ...دلم گرفته از خودم
خودم اسیر غم شدم
شدم غریب قصه ی خودم
""""""""""""""""""""""""""""""""
جمعه 18 اسفند 1391برچسب:, :: 22:8 :: نويسنده : مصطفی
جمعه 18 اسفند 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : مصطفی
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : مصطفی
بوسه ی عشق
|
|
یك روز می بوسمت!
فوقش خدا منو میبره جهنم!
فوقش میشم ابلیس!
اون وقت تو هم به خاطر اینكه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی میشی!
جهنم كه اومدی اونجا پیدات میكنم و هر روز می بوسمت!
وای خدا چه بهشتی میشه جهنم!
|
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : مصطفی
حرفای دلم
|
|
چــقـدر هــوای دلــتـنـگـی
ســرد اسـت
جـای تــو خـالـی سـت
کــنـار ایــن هــمـه دلــتـنـگـی هــا
گــاهـى دلــم مـى ســوزد بــراى دلــم
كــه حــتـى نــبـایـد دلــتـنـگ شــود
هــزار بـار دیــگـر هــم
کــه از شـانـه ای بـه شــانـه ی دیــگـر بــغـلـتـی
ایــن شــب صــبـح نــمـی شــود . . .
وقــتـی دلــت تــنـگ بـاشــد
|
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, :: 22:52 :: نويسنده : مصطفی
اول نامه ام را بخون بعد دلم رو بشکن
|
|
خودم رو واسه خیلی چیزها آماده کرده بودم ، واسه کلی حرف
در ماشین رو باز کرد و رو صندلی کناریم نشست . کاغذی رو داد دستم
کاغذ رو گرفتم و تو دستم مچاله کردم
یه نفس عمیقی کشیدم و تو چشای گریونش که ملتمسانه نگام میکرد خیره شدم
اما باید می گفتم . بی شرمانه نگاش کردم و گفتم : دیگه ازت خسته شدم . دیگه نمیخوامت . دیگه واسم بی ارزشی
بابا به چه زبونی بگم دیگه فراموشم کن . میخوام واسه همیشه برم و ترکت کنم
کاغذ رو تو دستم فشار میدادم و هی می گفتم و دونه های اشک از چشماش جاری می شد
نمیدونم چی شد . ماشنی اومد و زد به ماشینم و دختره مرد
در حالی که بهت زده شده بودم . نامه مچاله رو باز کردم .
فقط یه جمله نوشته بود که دلم رو سوزوند و تا آخر عمرم خواهم سوخت
«تو اگه بری من میمیرم»
|
شنبه 12 اسفند 1391برچسب:, :: 22:50 :: نويسنده : مصطفی
سیگار
|
|
وقتی یک زن سیگار میکشه یعنی کارش از گریه گذشته
وقتی یک مرد گریه میکنه یعنی کارش از سیگار گذشته
|
|
|
به وبلاگ من خوش آمدید
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
راهزن خاطره ها
و آدرس
mostafamf225.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
|